محل تبلیغات شما

حضور اجتماعی و فعالیت‌های سال‌های گذشته‌ی دراویش گنابادی برای احقاق و مطالبه‌ی حقوقشان را می‌توان به‌لحاظ جامعه‌شناختی در قالب جنبش‌های جدید بررسی کرد. زیرا نه‌تنها با تعریف جنبش» -که به‌عنوان مجموعه افرادی که با هویت جمعی مشترک، خواسته‌ها و اهداف خود را از طریق تعاملات غیررسمی» نظیر اعتراضات و مقاومت‌های مدنی از ساختار قدرت طلب می‌کنند- منطبق است بلکه از ویژگی‌ها و ابزارهای ظاهری جنبش‌های جدید نظیر: پررنگ بودن خاستگاه‌های فرهنگی-حقوقی نسبت به اهداف ی»، اتکا به رسانه‌های جمعی» و مخاطب قرار دادن احساسات و اندیشه‌ی عمومی»، انعطاف‌پذیری» و عدم برخورداری از ساختارهای منظم و بروکراتیک تشکل‌گونه» نیز برخوردارند.

از این رو مجموعه فعالیت‌های اجتماعی دراویش در قالب جنبش نو می‌گنجد. زیرا اعتراضات سال‌های گذشته‌ی آنان حاکی از آن بوده؛ که از نهادهای رسمی و سلسله‌مراتبی قدرت مرکزی برای احقاق حقوقشان آبی گرم نخواهد شد. درویشان با قطع امید و چشم بستن بر روش‌های بی‌حاصل بروکراتیک به این نکته پی برده‌اند که با سازماندهی فعالیت‌ها به شکل جنبش اجتماعی، می‌توانند به‌جای تمسک به بخش‌های وابسته به قدرت مرکزی که خود ناقض حقوق آنان بوده است، مجموعه‌شان را به منبع متکثری از قدرت مبدل کنند. به این معنی که از طریق روش‌های مدنی متفاوت و یا دست‌کم با مطرح‌سازی آنها در افکار عمومی ملی و بین‌المللی می‌توانند فشارهای متقابلی را به قدرت حاکمیت وارد کنند زیرا به گفته‌ی فوکو: هر کجا مقاومتی وجود دارد قدرت نیز هست».

مهمترین ویژگی جنبش‌های اجتماعی این است که با وجود اینکه از ساختارهای تعریف‌شده‌ی رسمی قدرت مانند احزاب، نماینده‌ها و اتحادیه‌ها بهره‌ای ندارند اما به‌طور غیرمستقیم» قادر به تولید قدرت و ایجاد فشار بر قدرت حاکمه‌ هستند. البته عکسِ این مورد بیشتر در کشور ما رایج است. به این معنی که اغلب مشاهده می‌شود بسیاری از گروه‌ها و تشکل‌ها و فعالان ی ترجیح می‌دهند خواسته‌ها و اهدافشان را از طریق وارد شدن در گفتمان‌های رسمی ی نظیر آنچه به اصلاح‌طلب و اصولگرا و امثالهم معروف شده مطرح کنند تا؛ به شکلی مستقیم از قدرت مرکزی سهم‌خواهی کنند.

استدلال آنها این است که اهدافشان را -هرچند فرهنگی و اجتماعی و حقوقی یا صنفی باشد- به پشتوانه‌ی قدرت ی، راحت‌تر و امن‌تر می‌توانند دنبال کنند و از این رو با گفتمان‌های رایج تعامل می‌کنند. جناح‌های رسمی نیز در طرف مقابل اهداف ی خود را به این تشکل‌ها تحمیل کرده و در واقع مبادله‌ای نانوشته بین خواسته‌های صنفی و فرهنگی با خاستگاه‌های ی صورت می‌گیرد.

با این‌همه آنچه در حادثه‌ی خیابان گلستان هفتم در اسفندماه سال ۹۶ بر دراویش رفت نشان از بازنگری دوباره‌ی ت نحوه‌ی برخورد با دراویش داشت. یعنی تصمیم برای قلع و قمع شدید. این ت جدید که حاکمیت در برخورد با درویشان پی گرفته است جنبشِ درویشان را بار دیگر به مرحله‌ی جدیدی وارد کرده است. این که این‌بار نیز جنبش دراویش، در مواجهه با این شدت از خشونت وحشیانه که از سوی حاکمیت اعمال شد و در مواجهه با محدودیت‌های بی‌سابقه‌ای همچون محرومیت از دیدار و سخنرانی‌های جناب آقای دکتر تابنده رهبر معنوی دراویش» و تعطیلی تمام مجالس و مکان‌های اجتماع آنها» و صدور احکام سنگین محکومیت صدها درویش» هنوز راهی برای ادامه‌ی مطالبه‌گری و احقاق حقوق خود خواهد یافت. این آزمون پیچیده‌ای‌ست که در میانه‌ی راه جنبش آنها قرار گرفته است.

اگرچه برخی اقدامات اعتراضی دراویش زندانی گلستان هفتم، در همین مدت ازجمله: حاضر نشدن برخی از آنها در دادگاه‌های فرمایشی و غیرقانونی» و عدم اعتراض به احکام سنگین صادره» برای آنها و یا تحرکات دیگری نظیر: تحصن اعتراضی آنها در داخل زندان» یا پرهیز بانوان زندانی درویش از حضور در سالن ملاقات به علت اجبار به پوشیدن چادر» یا مصاحبه‌های درویشان زندانی از درون زندان با رسانه‌ها» و انتشار فایل صوتی از وضعیت زندان» و همین‌طور عمومی کردن رأی دادگاه و کیفرخواست‌ها» و عکس‌های زندان» و. را می‌توان به‌عنوان نشانه‌هایی از ادامه‌ی انگیزه‌ی مقاومت و ایستادگی آنها در برابر سیستم حاکم دانست. اما در پاسخ قاطع و روشن‌تر، باید چشم‌انتظار آینده بود. باید دید که آیا جنبش دراویش قادر خواهد بود نمونه‌ی موفقی در غلبه بر فشارها ارائه دهد؟ آیا در بازی قدرت و مقاومت، قدرتِ مقاومتِ دراویش قادر به چیره شدن بر مقاومت قدرت حاکم خواهد

بود؟

اعتراض کاربران شبکه های اجتماعی به احضارهای تلفنی و غیر قانونی

آزادی‌های_سیاسی و عقیدتی

فیلترینگ مراکز خبری دراویش و ممانعت از انتشار

قدرت ,دراویش ,جنبش ,نیز ,اجتماعی ,درویشان ,آنها در ,به این ,قدرت مرکزی ,که با ,را به

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شعر محلی روستای آزران